سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هر کس را در مال وى دو شریک است : وارث و حوادث . [نهج البلاغه]
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 16

بهار می آید با همه تازگیش

با نسیم بهاری و آوای هزارش

صدای قدمش را همه می شناسند

همه می دانند بهار آمدنیست

وچه هیاهوست از آمدنش

گاهی تنهایی میان این همه شلوغی

تنهای میان شلوغی چه غریب است

کاش بهار پیغمبر نور می شد

وخبر خوش رسیدنی با بهار می رسید

وقاصدک ها خوش خبر وصال می شدند

و بهار همه قاصدک ها را به زمین می آورد

و تمام فصل ها بهاری می شد

تا کی بهار بی گل نرگس غریبه ای است

نفس هامان هنوز یخ زده زمستان است

کاش بهار موسم شکفتن همه خوبی ها بود

بیا بهار بیا! روزی عطر قدمش را خواهی آورد

همان روز که بهار در بهاران خواهد شد


 نوشته شده توسط باران در دوشنبه 91/1/7 و ساعت 11:29 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

سرخ بی نهایت
باران
به عشق آقا امام حسین(ع)پنجره ای می سازم رو به کربلا تا نسیمی از آن روز واقعه به روح وجانمان بوزد.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 12
مجموع بازدیدها: 50010
آرشیو
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من